ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
امروز آسمان دلش گرفته بود بغض کرده بود اشک توی
چشماش جمع شده بود یه بار هم از شدت ناراحتی فریاد زد
ولی نمی دونم از کی خجالت میکشید که اجازه
نمی داد اشک هاش سرازیر بشن
اما بعضی اوقات دیگه نمی تونست تحمل کنه و چند تا
دونه اشک از گوشه ی چشمش آروم میومد پایین
ولی سریع اونارو پاک میکرد نمی دونم تا کی میخواد تحمل
کنه آسمان گریه کن تا راحت شی گریه کن...و امشب آسمان
بغضش ترکید و تمام غم خود را آب کردو و با آب کردن غم
خود دل بندگان خدا را شاد کرد امشب آسمان بارید...